سالاد خوشمزه😋
دوشنبه ها ما زنگ آخر فناوری داریم اونا هم زنگ آخر دوشنبه ها ورزش دارن یه بار معلم فناوریمون بهمون گفت که سالاد هایی را که به جای غذا می خوریم را بیاریم مدرسه بعد گفت همتون هم سالاد الویه نیارید گفت بیاید مدرسه مدرسه سالادتون رو درست کنید ولی پختنی هاشو خونتون بپزید رنده کردنی ها خورد کردنی ها بیارید مدرسه برید تو حیاط درست کنید به خاطر اینکه خانوممون گفت همتون اولویه نیارید نیارید به جز یکی دو نفر بقیه سالاد ماکارونی آورده بودند ما رفتیم حیاط اونا ورزش داشتن یکی از بچه هاشون می گفت ارزشمند رو کوفتمون کردن داشتیم سالاد درست می کردیم که یکی دیگه از بچه هاشون اومد بالا سرم گفت به ما می دین گفتم باشه گفت مرسی گفتم آماده شد میآریم خدمتتون خندید و رفت برای خوردن رفتیم نماز خانه یه خورده خوردیم یکی از دوستام از کلاسمون اومد بیرون به هممون گفت چه بویی راه انداختید داشت می رفت بهش گفت بفرمائید محلم نداد دو رفت بقیه اش هم ریختیم توی ظرف رفتم از خانم مدیر اجازه بگیرم که از آبدار خانه قاشق بردارم از سالاد من و دوستم عکس گرفت اجازه گرفتم تا قاشق بردارم اجازه داد برداشتم گذاشتم تو ظرف بردم به نهمی ها تاروف کردم ۴ یا ۵ نفرشون اومدن خوردن یکی شون می گفت خودت درست کردی اون یکی بهش گفت نه باباش درست کرده خودش درست کرده دیگه مگه ندیدین خودم گرفت نگاهش کردم دیدم داره نگام می کنه فک کردم که شاید می خواد بیاد جلو ولی روش نمی شه ظرفم و گذاشتم رو سکوت اومدم به یکی از دوستام یه مقداری فلفل دلمه ای داده بودم وقتی دید کسی نمیاد، نگاه کنه فلفل دلمه ای هامو پسم داد گفت بریز دور منم چون می خاستم اسراف نشه خوردم اولین تیکه خوب بود دومی تند بود دهنم آتیش گرفت چادرمو سر کردم چون یه مرده تو سالن بود دویدم رفتم تو حیاط آب خوردم برگشتم دهنم هنوز خوب نشده بود ولی خوب بهتر از اولش بود زنگ که خورد امدم تو کوچه بهش گفتم خوردی گفت آره دستتان درد نکنه گفتم خوش مزه بود گفت آره دستتان درد نکنه گفتم فکر نمی کردم خوشمزه بشه گفت دستتان درد نکنه بعدش بهش گفتم که دیشب پریشب خواب تو دیدم بعدا میام برات تعریف می کنم خداحافظی کردم و رفتم👋